دانشگاه ها عمده ترین مراکز تولید و اشاعه دانش هستند، در عصر کنونی دانش یک منبع کلیدی بوده و مهمترین سرمایه ی سازمان ها محسوب می-شود. با توجه به سرعت تولید دانش و تغییرات سریع محیطی، اکتساب دانش یکی از بهترین راه های تطابق دانشگاه ها با این تغییرات است. از طرفی در دانشگا چکیده کامل
دانشگاه ها عمده ترین مراکز تولید و اشاعه دانش هستند، در عصر کنونی دانش یک منبع کلیدی بوده و مهمترین سرمایه ی سازمان ها محسوب می-شود. با توجه به سرعت تولید دانش و تغییرات سریع محیطی، اکتساب دانش یکی از بهترین راه های تطابق دانشگاه ها با این تغییرات است. از طرفی در دانشگاه ها اعضای هیأت علمی با تجارب بیشتر در آستانه بازنشستگی می باشند، که این اعضا دارای کوله باری از دانش و تجربیات در زمینه های مختلف آموزشی، پژوهشی و مدیریت های علمی و اجرایی هستند. کسب و ذخیره و اشاعه این گنجینه گران بها کاری ارزشمند و مفید خواهد بود.
این مقاله حاصل کار پژوهشی است، که به دنبال ارائه الگوی مناسب جهت اکتساب دانش از تجارب اعضای هیأت علمی دانشگاه ها است. جهت تحقق این امر، افزون بر مطالعات کتابخانه ای از مطالعه میدانی در دانشگاه جامع امام حسین(ع) نیز استفاده شده است. در این مقاله، الگوی اکتساب دانش از تجارب اعضای هیأت علمی با روش توصیفی پیمایشی و با رویکرد کاربردی ارائه شده است. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی از پرسشنامه محقق ساخته بهره گیری و بین 35 نفر از خبرگان دانشگاه جامع امام حسین(ع) توزیع و پس از گردآوری آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار spss 85.1 محاسبه گردیده، سپس داده های آن با روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل استنباطی قرار گرفته که نتایج حاصل از آن، حاکی از تایید گام های الگو است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثیر آموزش حین خدمت بر كيفيت زندگي كاري و عملکرد در ميان كاركنان دانشگاه علم و صنعت ایران به مرحله اجرا درآمده است. در راستاي اين هدف جامعه آماري (كليه كاركنان دانشگاه علم و صنعت ایران) که 1180 نفر بودندرا به 3 گروه کارکنان خدماتی، کارکنان ادار چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثیر آموزش حین خدمت بر كيفيت زندگي كاري و عملکرد در ميان كاركنان دانشگاه علم و صنعت ایران به مرحله اجرا درآمده است. در راستاي اين هدف جامعه آماري (كليه كاركنان دانشگاه علم و صنعت ایران) که 1180 نفر بودندرا به 3 گروه کارکنان خدماتی، کارکنان اداری و اساتید تقسیم بندی نموده ایم و از این میان، 500 نفر از كاركنان كه به صورت تصادفي ساده از روي فهرست اسامي كاركنان دانشگاه انتخاب شده بودند، به پرسشنامه هاي تحقيق پاسخ دادند. روش پژوهش همبستگي بوده و پرسشنامه هاي مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه كيفيت زندگي كاري (با 27 سوال)که بر اساس مولفه های کیفیت زندگی کاری کاسیو، مرت ون طراحی، پرسشنامه نحوه آموزش (با 19 سوال)و پرسشنامه ارزیابی عملکرد کارکنان(با 12 سوال) بود. بمنظور سنجش پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است که درآن ضریب پایایی پرسشنامه ارزیابی عملکرد 84/.، ضریب پایایی پرسشنامه کیفیت زندگی کاری 88/. و ضریب پایایی پرسشنامه نحوه آموزش79/. حاصل شد. در این پژوهش بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین رابطه ی بین 3دسته متغیرمورد بررسی از آزمون همبستگی و بمنظوربررسی داشتن یا نداشتن تفاوت معنادار از تحلیل واریانس استفاده شده است. پژوهش حاضر نشان دهنده آن می باشد که"2 دسته متغیر کیفیت زندگی کاری و عملکرد کارکنان دارای رابطه ی معناداری در سطح 014/. با آموزش کارکنان می باشند" ثانیا" متغیر کیفیت زندگی کاری دارای بالاترین تاثیر رگرسیونی و همبستگی می باشد" همچنین از مهمترین نتایج این پژوهش بدست آمدن رابطه ی معکوس میان سطح تحصیلات کارکنان سازمان و میزان تمایل آنان به آموزش درون سازمانی می باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسي تحليلي مطالعات انجام شده در حوزه همکاري بين صنعت و دانشگاه طي سه دهه اخير انجام شده است تا از اين طريق شکاف موجود در همکاريهاي صنعت و دانشگاه تبيين گردد. اين پژوهش از نوع توصيفي بوده و با روش تحليل تحقيقات و مطالعات گذشته صورت گرفته است و سپس ب چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسي تحليلي مطالعات انجام شده در حوزه همکاري بين صنعت و دانشگاه طي سه دهه اخير انجام شده است تا از اين طريق شکاف موجود در همکاريهاي صنعت و دانشگاه تبيين گردد. اين پژوهش از نوع توصيفي بوده و با روش تحليل تحقيقات و مطالعات گذشته صورت گرفته است و سپس با دريافت نظرات خبرگان از طريق انجام مصاحبههاي عميق با متخصصان هر دو نهاد دانشگاه و صنعت ادامه يافته است. انجام مصاحبهها براساس کفايت نظري دادهها در 18 مصاحبه متوقف شد. از اين تعداد 8 نفر از اساتيد دانشگاه و صاحبنظر در موضوع، 3 نفر مدير عامل شرکتهاي صنعتي، 4 نفر از مسئولان دولتي و 3 نفر از کارشناسان و مديرعاملان شرکتهاي واسطهاي حوزه کارآفريني و تجاريسازي در مصاحبه ها شرکت داشتند. نتايج نشان مي دهد که اگرچه همکاريهاي دانشگاه و صنعت در زمينه هاي آموزشي، پژوهشي و تحقيقاتي، کارآفريني دانش بنيان و تجاري سازي فناوري مطرح مي باشد ولي به مرور زمان هر چه به زمان حال نزديکتر ميشويم سهم آموزش و در ادامه سهم پژوهش و تحقيقات کاهش يافته و تمايل براي همکاريهايي از نوع کارآفريني دانش بنيان و تجاري سازي فناوري بيشتر شده است. بررسي رويکردهاي فعلي در همکاري بين صنعت و دانشگاه،گرايش زياد به بهرهبرداري از توان بخش خصوصي وشرکتهاي واسطهاي(هاب) را خصوصاً در فعاليتعاي کارآفريني دانش بنيان و تجاري سازي فناوري نشان مي دهد. همچنين نقش موثر الگوهاي بومي و نيز نيروي انساني کارآفرين که داراي تعهد و حس مسئوليت نسبت به کشور، صنعت و دانشگاه ميباشد در مدلهاي موفق همکاري صنعت و دانشگاه مشخص شده است.
پرونده مقاله
تصمیمگیری یکی از وظایف اصلی مدیران تلقی میشود؛ درعصر کنونی فرآیند تصمیمگیری با پیچیدگیها و ظرافتهای فراوانی همراه است به طوری که اخذ تصمیم بدون استفاده از فناوریهای روز و تحلیل و بررسی اطلاعات، اهداف را به صورت مطلوب محقق نخواهد ساخت. مدیریت کارا علاوه بر دانش وتج چکیده کامل
تصمیمگیری یکی از وظایف اصلی مدیران تلقی میشود؛ درعصر کنونی فرآیند تصمیمگیری با پیچیدگیها و ظرافتهای فراوانی همراه است به طوری که اخذ تصمیم بدون استفاده از فناوریهای روز و تحلیل و بررسی اطلاعات، اهداف را به صورت مطلوب محقق نخواهد ساخت. مدیریت کارا علاوه بر دانش وتجربه مدیریت نیازمند به کارگیری صحیح سامانههای اطلاعاتی است؛ سیستم پشتیبان تصمیم یکی از این سامانههای میباشد که پشتوانهای برای فرآیند تصمیمگیری مدیران سازمانی میباشد. در این مقاله ابتدا ادبیات مربوط به سیستم پشتیبان تصمیم بررسی شده است؛ سپس دادهکاوی به عنوان ابزاری برای استخراج دانش و اطلاعات کاربردی از دادههای خام سازمانی معرفی شده است. این دانش به دست آمده حاوی مفاهیم و اطلاعاتی است که ممکن است پیش از این در سازمان مغفول مانده باشد لذا کمک شایانی به روند تصمیم گیری مدیران خواهد داشت. در نهایت یافتههای این مطالعه در دانشگاه علم و صنعت به کار گرفته شده است تا راهنما و پشتیبان تصمیمات مدیران دانشگاهی باشد.
پرونده مقاله
هدف ازپژوهش حاضر بررسي الگوي ساختاري اثر مؤلفههاي مديريت کيفيت جامع بر عملکرد شغلي کارکنان ستادي با نقش تعديل کننده عوامل سازماني در دانشگاههاي فرهنگيان بود.روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کارمندان ستادی32 دانشگاه در سال 1395و به تعداد 2553 نفر بود. حجم نم چکیده کامل
هدف ازپژوهش حاضر بررسي الگوي ساختاري اثر مؤلفههاي مديريت کيفيت جامع بر عملکرد شغلي کارکنان ستادي با نقش تعديل کننده عوامل سازماني در دانشگاههاي فرهنگيان بود.روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کارمندان ستادی32 دانشگاه در سال 1395و به تعداد 2553 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول كرجسي و مورگان 335 نفر و روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامههاي مدیریت کیفیت فراگیر موسسه کیفیت فدرال آمریکا، عملکرد شغلي پاترسون (2000)، فرهنگ سازماني دنيسون و اسپريترز( 1991) و حمايت سازماني اينرنبرگر و همكاران ( 1986) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها بر اساس آلفای کرونباخ به ترتيب 97/0 -92/0 – 95 /0 و 74/0 برآورد گردید. دادهها با نرم افزار PLS وspss23 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مؤلفههاي تمرکز بر مشتری، توانمندسازی کارکنان و کار تیمی، تجزیه و تحلیل کیفیت؛ تضمین کیفیت و بهبود کیفیت با نقش تعدیل گر فرهنگ سازمانی با عملکرد شغلی رابطه دارد (01/0 > P ). هم چنین بین مؤلفههاي حمایت و رهبری مدیریت عالی، برنامه ریزی استراتژیک، تمرکز بر مشتری؛ تضمین کیفیت و بهبود کیفیت با نقش تعدیل گرحمایت سازمانی با عملکرد شغلی رابطه دارد ( 01/0P>).
پیشنهاد می شود در دانشگاه فرهنگیان از مدیریت کیفیت جامع برای بهبود عملکرد شغلی کارکنان استفاده شود و در این میان متغیرهای فرهنگ سازمانی و حمایت سازمانی نقش اساسی دارند.
پرونده مقاله
تحولات سریع علم و فناوری در دنیای امروز موجب شده تا دانش به عنوان راهبردی ترین منبع و واجد بیشترین ارزش در سازمان ها به ویژه مراکز دانشگاهی گردد.از طرفی دانش زمانی میتواند موجب مزیت رقابتی شود و بر عملکرد سازمانی تأثیر گذار باشد که با مفهوم نوآوری باز همراه شود. به کار چکیده کامل
تحولات سریع علم و فناوری در دنیای امروز موجب شده تا دانش به عنوان راهبردی ترین منبع و واجد بیشترین ارزش در سازمان ها به ویژه مراکز دانشگاهی گردد.از طرفی دانش زمانی میتواند موجب مزیت رقابتی شود و بر عملکرد سازمانی تأثیر گذار باشد که با مفهوم نوآوری باز همراه شود. به کارگیری نوآوری باز در مراکز دانشگاهی به منظور جمع آوری دادههای ناب از محیط داخلی و خارجی و تبدیل آن به دانش به منظور بقا در محیط بسیار متغیر امروزی از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد و در چنین وضعیتی، یکی از ابزارهایی که میتواند دانشگاهها را در تحقق اهداف خویش یاری کند به کارگیری مدیریت دانش با رویکرد نوآوری باز است.درراستای هدف تحقیق یعنی طراحی الگوی مدیریت دانش مبتنی بر رویکرد نوآوری باز برای مراکز دانشگاهی،با استفاده از روش تحقیق کیفی ، اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختار یافته با چهارده نفر از خبرگان این حوزه تحلیل و با بهره مندی از ادبیات موضوع و نتایج به دست آمده از تحلیل اطلاعات،ابعاد و مؤلفههای کلیدی مدیریت دانش با رویکرد نوآوری باز در مراکز دانشگاهی مشتمل بر چهار بعد فناوری، فرآیند و ساختار، فرهنگ ، سرمایه انسانی و کار ، دوازده مولفه و چهل وچهار شاخص احصاء گردیده و با برقراری ارتباط منطقی میان این ابعاد و مؤلفهها، الگوی تحقیق مشخص شد.سپس الگو، ازطریق پرسشنامه طراحی شده و مبتنی بر نظرات پنجاه و شش نفر از افراد آگاه به موضوع به منظور اعتبار سنجی مورد آزمون قرار گرفت . نتایج آزمونهای آماری انجام گرفته بیانگر تایید مدل مدیریت دانش مبتنی بر رویکرد نوآوری باز در مراکز دانشگاهی توسط خبرگان میباشد .
: مدیریت دانش، نوآوکلیدواژههاری، نوآوری باز، مراکز دانشگاهی
پرونده مقاله
در بازار رقابتی و پیچیده آموزش عالی، دانشگاه ها بناچار باید استراتژی هایی را به منظور حفظ و بهبود رقابت بکار گیرند. آن ها نیازمند این هستند که مزیت رقابتی را از طریق مجموعه ای منحصر به فرد از ویژگی ها ایجاد کنند و داشتن هویت منحصر به فرد به منظور تمایز و جذب دانشجویان چکیده کامل
در بازار رقابتی و پیچیده آموزش عالی، دانشگاه ها بناچار باید استراتژی هایی را به منظور حفظ و بهبود رقابت بکار گیرند. آن ها نیازمند این هستند که مزیت رقابتی را از طریق مجموعه ای منحصر به فرد از ویژگی ها ایجاد کنند و داشتن هویت منحصر به فرد به منظور تمایز و جذب دانشجویان و کارکنان امری حیاتی است. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه-های موثر و طراحی مدل هویت برند مبتنی بر مفهوم DNA برند در دانشگاه های غیردولتی است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی، از لحاط شیوه گردآوری داده ها اکتشافی که بطور خاص از تئوری داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران و اساتید دانشگاه صاحبنظر در حوزه بازاریابی و برندسازی بودند. روش نمونه گیری قضاوتی هدفمند بود. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود که حجم نمونه بر اساس نمونه گیری نظری و رسیدن به اشباع نظری تعیین شد . جهت تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. مولفه های در 11 مقوله اصلی و 43 مقوله فرعی در 6 مولفه کلی شرایط علی، پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها ، پیامدها دسته بندی گردید. یافته ها حاکی از آن است که توسعه هویت برند قدرتمند و یکپارچه رویکردی استراتژیک در دانشگاه می باشد که باید بصورت جامع و با جزئی نگر خاص همراه باشد و نیازمند توجه به زیرساخت های ژنتیکی می باشد.
پرونده مقاله
رویکرد ناب به دنبال حذف فعالیتهای بدون ارزش افزوده و مدیریت دانش به دنبال ایجاد و بهکارگیری دانش قابل استفاده و قابل دسترس برای ایجاد ارزش میباشد. لذا پیشبینی میشود که مدیریت دانش در ناب سازی یک سازمان تاثیر بسزایی را داشته باشد. از سوی دیگر علیرغم اینکه بخش خدمات چکیده کامل
رویکرد ناب به دنبال حذف فعالیتهای بدون ارزش افزوده و مدیریت دانش به دنبال ایجاد و بهکارگیری دانش قابل استفاده و قابل دسترس برای ایجاد ارزش میباشد. لذا پیشبینی میشود که مدیریت دانش در ناب سازی یک سازمان تاثیر بسزایی را داشته باشد. از سوی دیگر علیرغم اینکه بخش خدمات به یک منبع اصلی در اقتصاد کشورها تبدیل شده است لکن تحقیقات در زمینه پیادهسازی رویکرد ناب در این بخش اندک است. لذا هدف این پژوهش بررسی اثر مدیریت دانش بر ناب سازی خدمات میباشد. برای این منظور، ابتدا با استفاده از نظریه داده بنیاد ابعاد خدمت ناب استخراج گردید. در ادامه پرسشنامهای برای سنجش سطح بلوغ مدیریت دانش سازمانها طراحی گردید. سپس، مدلسازی معادلات ساختاری برای نشان دادن تاثیر مدیریت دانش بر ناب سازی خدمات در دانشگاههای پیام نور با استفاده از نرم افزار Smart PLS 2 اجرا شد. جامعه آماری در این مطالعه تمامی کارمندان، اساتید، مدیران و معاونین دانشگاههای پیام نور میباشد. با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 200 عدد پرسشنامه در جامعه آماری توزیع شد که 157 تای آنها تکمیل شده، تجزیه و تحلیل شد. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول الگوهای اندازهگیری و ساختاری پژوهش، نتایج حاکی از آن است که مدیریت دانش، در بهبود ناب سازی خدمات در دانشگاه پیام نور، نقش مهمی را ایفا میکند. در زمینه مدیریت دانش عواملی چون رهبری مدیریت دانش، فرآیندهای سازمان، افراد و نتایج مدیریت دانش بیشترین تاثیر گذاری را بر روی ناب سازی خدمات در دانشگاه پیام نور دارند. لذا مدیران دانشگاه پیام نور میتوانند با تمرکز بر روی عوامل مذکور منجر به بهبود سطح بلوغ مدیریت دانش سازمان و به دنبال آن منجر به بهبود وضعیت ناب در سازمانشان شوند. با به کارگیری این الگو، مدیران سازمانهای خدماتی علی الخصوص مدیران دانشگاهها میتوانند از طریق پیوند مدیریت دانش و ناب بستر مناسبی را جهت کاربرد آنها در مدیریت این سازمانها فراهم سازند.
پرونده مقاله